آنچه كه در اين يادداشت به آن پرداخته مي شود نگاهي گذرا و كوتاه به پديده اي است كه تا كنون فقط در جغرافياي سرزميني ايران رخ داد است و نمونه يا مشابهي خارج از اين مشاهده نشده است.
سينماي ايران بخش عظيمي از محتواي مادي ومعنوي خود را مديون ژانر دفاع مقدس است. هر چند اين نوع فيلم سازي در سالهايي كم رنگ و يا با بي مهري مسئولين وقت روبرو شده اما به همت عوامل و دست اندركاران اين سينما تنور آن گرم وروشن نگاه داشته شد.
سينماي جنگ
در ابتدا لازم است كه بيان شود آنچه كه تحت عنوان سينماي دفاع مقدس مطرح مي شود امري متفاوت با سينماي جنگ است. زيرا كه اين سينما در عرصه جنگي متعالي بوجود آمد و رشدكرده اما سينماي جنگ محصول مبارزاتي است كه معمولا اهداف مادي عامل بوجود آورنده آن بوده است.
در سينماي جنگ چند عامل براي قوام وپي ريزي يك فيلم به كار گرفته مي شود :
1.نگاه به سينما براي به تصوير كشيدن صحنه هايي هيجان آور واكشن
2. نشان دادن توان و قدرت بالاي يك مجموعه نظامي در قالب سينما
3. ضعيف نشان دادن دشمن به منظور تحقير
4. يا در مواردي زورگو و اشغال گر نشان دادن طرف ديگر براي جلب ترحم و دلسوزي مخاطب
5. پرداختن به تقبيح كشتار مردم و از بين بردن انسانها و زندگي آنها
نمونه آثار سينمايي ژانر جنگ را ميتوان در فيلم هايي چون "راههاي افتخار"ساخته استنلي كوبريك ، "نجات سرباز رايان" ،"غلاف تمام فلزي" ويا "جوخه " اليور استون مشاهده كرد.
براي همين است كه به طور كلي تصويري سياه وتاريك از تمامي جنگ ها به نمايش در مي آيد اما اين موضوع با توجه به سينماي دفاع مقدس تغيير كرد و رنگ بوي ديگر ي به خود گرفت.
به همين خاطر است كه شهيد آويني بيان مي كند: همه جنگ ها بد است مگر جهاد فى سبيل اللّه و لذا چون دفاع مقدس ما مسلخ و مقتل عُشّاق و عرصه حضور دليران حق پرستى چون همت و خرازى و ديگران كه از مقام خليفة الهى بشر دفاع مى كردند، بوده است سينماي دفاع مقدس ما با سينماي جنگ تفاوتهاي آشکار و بارزي دارد و اگر اينچنين نبود وظيفه سينماگران نيز آن بود كه به جاي مهاجر و ديده بان و سفر به چزابه ، غلاف تمام فلزى بسازند و نظام نيهيليستى ارتش هاى دنيا را به استهزا بگيرند.
معبر
ادامه مطلب